گوشه دفتر مشق یک مملی! - آقا اجازه من ماهو میبینم...

دیروز عید فطر شد! آدمها در عید فطر جمع میشوند و میروند یک جایی با هم نماز میخوانند و خدا را شکر میکنند که ماه رمضان تمام شده است و میتوانند بصورت غیر یواشکی غذا بخورند! ماه رمضان اینجوری تمام میشود که یک آقایی که اسمش مرجع تقلید است باید ماه را ببیند! مرجع تقلید یک آدم خیلی پیر است که خیلی ریش دارد و صدایش شنیده نمیشود و هی میلرزد! (و من این را در تلویزیون دیده ام!)...به نظر من بهتر است که مردم بجای اینکه به آن آقاها زحمت بدهند خودشان بروند پشت بام خانه شان و ماه را پیدا بنمایند چون کهنسالان سرمایه های ما هستند و ما باید به آنها پوشک وصل کنیم! (و من این را هم در تلویزیون دیده ام!) اینجوری هم ماه زودتر پیدا میشود و هم یک بازی میشود که خیلی به آدم در آن کیف میدهد! و تازه میشود یک جایزه هم در آن گذاشت که هرکس زودتر ماه را پیدا بکند همه نفری یک دانه نوشابه نارنجی برای او بخرند! اینجوری حتما من برنده میشوم چون هر وقت داداش کوچک علیرضا مدادرنگیهایش را میآورد دم درشان که نقاشی بکشد همه مدادها را پرت میکند اینور و آنور و من آنها را پیدا میکنم و میدهم به آبجی شقایق علیرضا و او من را بوس میکند و من خوشحال میشوم!...پایان گوشه صفحه پنجم!

نظرات 15 + ارسال نظر
فاطمه شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 21:54

این گوشه ی دفتر مملی حرف نداشت. عاااااالی بود پسر

مهتاب شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 21:59 http://www.tabemaah.wordpress.com

مرجع تقلید یک آدم خیلی پیر است که خیلی ریش دارد و صدایش شنیده نمیشود و هی میلرزد!

آخ کیف کردم ...

مهتاب شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 22:07 http://www.tabemaah.wordpress.com

مملی جونم ! قربون اون چشم های نخودیت ! قراره ماه گم باشه ... قراره به این راحتی پیدا نشه ... قراره اون آقاهه که عکس جسم ناقصش رو کوبوندن به در و دیوار خیابون سایه ی سیاهش بیافته رو روشنای هلال ماه و دل دل ستاره ها ... قراره شب روز باشه و روز شب ...
بیا خودمون بازی کنیم ... بیا خودمون ماه رو از پشت ابرهای سیاه پیدا کنیم و همه رو " نفری یک دانه نوشابه نارنجی " مهمون کنیم !
فقط مال من مشکی باشه لطفا !
باشه ؟

قلاچ یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:21 http://gholach.blogfa.com

هیشکی! یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 http://hishkii.blogsky.colm

سلام مملی عسیسم!
من چی بگم آخه..الهی عمه هیشکی! قربونت بشه با این عقلت که از صد تا از این کهنسالان بیشتر کارمیکنه..
من صدتا از این نوشابه نارنجیا برات میخرم که کیف کنی!

کرگدن یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:47

خیلی خوب بود این یکی ... مریم دیشب برا من و وحید خوند بعد از اینکه تو رفتی ... بعضی جمله هاش کولاکه ...

پرند یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:37 http://ghalamesabz1.wordpress.com/

حمید این مملی‌ها خیلی خوب شدن
بی‌نقص بی‌نقص
یعنی من به اون ایرادگیری هم نمی‌تونم ایراد بگیرم ازش!
بعضی‌هاشون از نیکلا هم دوست‌داشتنی‌ترن

پرند یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:38 http://ghalamesabz1.wordpress.com/

می‌گم این مملی اگه اعضای مجلس خبرگان رو ببینه چی می‌گه؟!

رها یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 13:45 http://rahaaa12.ir

دا را شکر میکنند که ماه رمضان تمام شده است و میتوانند بصورت غیر یواشکی غذا بخورند!!! خیلی باحال بود

من و من یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 20:46

امسال از ترسشون تا شب شد ماهو دیدن هررررررررررررررررررر

می نو دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:38 http://Minoo6.persianblog.ir

نوشته های تو همچنان معرکه ست حمید..... اون مرجع تقلیدی که صداش دائم میلرزه شاهکار بود!

شیدا دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:51

آدمهایی که ماه را میبینندخپل هم هستند. چون از اول ماه رمضان میروند بالای پشت بام هی میخورند و میخوابند تا شب عید فطر که ماه را ببینند!

محبوبه(سایبان) پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 16:04 http://sayeban.persianblog.ir

شقایق چند سالشه؟!! نکنه مملی هم تو این سن افتاده تو کار حمایت از خانواده؟

آخرین مملی در وبلاگ قبلیم رو بخونی متوجه میشی! خیالت تخت متاسفانه مملی مثبت تر از این حرفاس!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 17:12

جاااااااااااااانم،چه مملیه دوس داشتنی ایهههههههههه
دوس دارمش

silent چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 16:43 http://no-arus.blogfa.com/

شقایق؟؟
کلک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد