تعبیرخواب چندضلعی 1! - در باب دعای دهن بند، جادو با گربه، سحر فشل و چند چیز دیگر!

تسلیت نوشت : درگذشت مهندس عزت الله سحابی و شهادت دختر ایشان خانم هاله سحابی رو به تاریخ آزادی خواهی ایران تسلیت میگم.

***

حرف حق نوشت : این پست دومان رو که در انتقاد به فضای ریاکارانه اینروزهای بلاگستان نوشته شده خیلی دوس دارم...

***

معرفی بخش جدید نوشت : کپی رایت ایده این بخش جدید برای مجله همشهری جوانه...نمیدونم الان هم همچین بخشی در این مجله وجود داره یا نه ولی زمان اوایل جوانی که این مجله رو میخوندم در صفحه "رویداد در هفته اجتماعی" یک ستون طنزی بود به اسم "تعبیر خواب" که با زبان طنز اتفاقاتی که در هفته گذشته افتاده بود رو تحلیل میکرد که انصافا فوق العاده بامزه بود...دوستانی که از قدیم با اینجا آشنا هستن یادشونه که در وبلاگ قبلیم که مسدود شد چندتا تعبیر خواب در این سبک نوشته بودم که خیلی هم بد نشده بود ولی نمیدونم چرا ادامه اش ندادم...حالا میخوام در این بخش جدید که از این پست شروع میشه این تعبیر خوابهارو در یک دسته بندی مشخص به اسم "تعبیر خواب چندضلعی" ادامه بدم...امیدوارم خوشتون بیاد...

***

سد کرج از اطراف تهران!: آقا من خواب دیدم یکی میاد یه چیزی میریزه تو من بعد دهنم بسته میشه! به نظرتون این رفتار درسته!؟... جواب!: این چه طرز خواب تعریف کردنه آخه!؟ درستی یا نادرستیش رو بنده نمیدونم ولی فکر کنم این خواب شما به این قضیه ربط داره که یک آقایی در مصاحبه با همشهری ماه گفته : "هیچ‌کس اعتراض نمی‌کند. چون هر روز صبح در سد کرج و لتیان دعا می‌ریزند. دعای دهان‌بند!" (لینک)

***

روبان از ایران!: خاک بر سرم! چجوری خوابمو تعریف کنم آخه!؟ خواب دیدم 10 نفر مرد گردن کلفت دولتی جمع شدن دورم! دارن 10 نفری پاره ام میکنن! خاک توو گورم! چیکار کنم حالا!... جواب!: نمیخوام توو دلتونو خالی کنم ولی به زودی این اتفاق در واقعیت به وقوع میپیونده! اونم سر افتتاح خط تولید نسل جدید تلویزیونهای ال جی! اینم عکسش! (لینک + عکس)

***

ناپلئون از فرانسه!: آقا من یه خوابی دیدم یادم نمیاد چی بوده ولی صبح که از خواب بلند شدم همینجوری داشت تنم میلرزید! میشه تعبیرشو بگید!... جواب!: آخه مرد مومن من از کجا بدونم تعبیرش چیه!؟ ولی فکر میکنم به این جمله ای که آقای خوش چهره برای ضایع کردن مموتی گفته ربط داشته باشه! : "پرکاری می‌تواند برای یک شخص خصیصه ژنتیکی هم باشد؛ ناپلئون هم می‌گفت که طی روز فقط چهار ساعت می‌خوابد!" (لینک)

***

پیشی از خیابان انقلاب!: خواب دیدم همینجوری واسه خودم خوش و خرم دارم توو سطل آشغالا میچرخم که یه عده در حالی که آستیناشونو زده بودن بالا و جوراباشون از جیب شلوارشون آویزون بود و شعار مرگ بر مشایی میدادن اومدن منو کشتن!؟ آقا این تعبیرش چیه!؟ یعنی من الان مشایی هستم!؟... جواب!: نه عزیزم! بیخودی جوگیر نشو! تو همون گربه بیمقداری هستی که بودی! مساله اینه که جمعه گذشته یه عده روی وضوخانه نماز جمعه تهران و چندجای دیگه نوشته بودن "خبر بسیار مهم. جادوگر با گربه جادو میکند. گربه های محل را بکشید تا زنده و سلامت باشید!" (لینک + عکس)

***

جونگ یانگ چینگ 17 ساله از چین!: خواب دیدم یه آی پد توپ دارم و دارم آهنگ گوش میکنم و حال میکنم ولی انگار یه چیزی در بدنم کمه! جالب نیست!؟... جواب!: جالب بودن یا نبودنش به ما ربطی نداره! ما فقط تعبیر میکنیم! ولی در این یه مورد چون پرسیدی میگم که اصلا جالب نیست! شما بزودی کلیه ات رو میفروشی تا یه آی پاد بخری! (لینک)

***

یک پلیس از زیمباوه!: این خواب من انقد خنده داره که بگم میمیری از خنده! خواب دیدم در مستراح نشستم و گلاب به روتون حسابی مشغولم که یهو یه عده از همکارام میان دستبند میزنن دستم میبرنم بازداشتگاه!...جواب!: بنده خدا اگه میدونستی تعبیرش چیه اینجوری هرهر کرکر نمیکردی! بزودی شمارو به جرم استفاده از دستشویی اختصاصی رئیس جمهورتون آقای "رابرت موگابه" دستگیر میکنن! آخه اینم مملکته شما دارید!؟ (لینک)

***

رودخانه از کانادا!: آقا دستم به دامنتون! به دادم برسید! خواب دیدم یهویی سبز شدم! حالا یهو نیان مارو بگیرن! واللا من عیالوارم! یه کاری بکنید!... جواب!: هول نشو عزیزم! حالا شما یه چیزی شنیدی "دارن همه رو میگیرن!" این خبرا هم نیست!...چند وقت دیگه به علت واکنشهای شیمیایی با ماده ای به نام "فلوئورسین" رنگت عوض میشه ولی جای نگرانی نیست! (لینک + عکسها)

***

جلسه ستاد هدفمندی از تهران!: خواب دیدم یه عده اومدن منو سحر و جادو کردن! بعدش یهویی به طرز عجیبی دچار فشل (کاهلی و سستی) شدم! تازه کاش فقط فشل بود! بی نظم هم شده بودم! قربون دستت دعای ضد سحر و جادو نداری شما!؟... جواب!: نخیر! من فقط تعبیر خواب میکنم! تعبیر خواب شما هم اینه که همینروزا رجا نیوز از  "بی‌نظمی در جلسات ستاد هدفمندی یارانه‌ها" خبر میده و اون رو از "نتایج سحر فشل کردن وزارت‌خانه‎های اقتصادی" میدونه! (لینک)

نظرات 112 + ارسال نظر
مامانگار یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:00

اووووووووول شدن بر اضلاع خانه ابر مهربانی و دوستی....

چه افتخاری بالاتر از اینکه اولین کامنت پست جدید از مامان گلی مثل شما باشه

مامانگار یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:14

...تعبیرات جالب بود..کلی خندیدیم..اما اون پیشی خیابون انقلاب از بقیه بامززه تر بود...
...مرسی که لبخند هدیه دادی حمیدخان گل و بلبل!...

خوشحالم که خوشت اومده

عاطی یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:57 http://parvaze67.blogfa.com

سلام . افتخار پشت سر مامانگار بودن نصیب ماشد .
بذار یکی دوبار دیگه بخونم میام .

- سلام عاطی جان...
- ایشالا که در اون دنیا هم با هم محشور بشید! (آیکون "دعای آخوندی!")..

عاطی یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:17 http://parvaze67.blogfa.com

جدید بود برام این سبک . تاحالا جایی ندیده بودم . جالب بود . یعنی باحال بود خیلی . بخصوص روبان و گربه هه . کلی خندیدم .
مرسی حمید .
(آیکون "دیدم تو خواب وقت سحر . . .")

خواهش میکنم! ولی این آیکونی که گذاشتی رو نفهمیدم!

دلارام یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:34

چقدر ریز بین و دقیق هستی شما . واقعا جالب بود .ممنون

عاطی یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:34

یعنی منم خوابمو تعریف کنم تعبیر میکنی ؟

آره! چرا که نه! مال بابام که نیست!...

علیرضا یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:57 http://yek2se.blogsky.com/

وحید از اسکای :
خواب دیدم دارم فکر میکنم که سوژه ی جدید پیدا کنم برای وبلاگ... که یه سری میان هی بهم میگن من خواب دیدم فلان من خواب دیدم ... من خواب دیدم بهمان ... بعد از من تعبیرشونو میخوان ... منم براشون فرتی تعبیر میکنم با مدارک موجود از جمله لناییک (جمع مکسر لینک) و عکس فول اچ ادی ...آقا این تعبیر خواب ما چی میشه ؟

تعبیر : شما در تار یخ یکشنبه 15 خرداد ماه سال 1390 ساعت 19:35 یک عدد پست با عنوان تعبیر خواب چندضلعی 1 در وبلاگتون قرار میدید ... که خیلی هم جالبه ... البته اگه اون قسمتای لوسشو حذف کنید ... و یکم گزیده کارتر باشید ....با این وجود پیش بینی میشه قسمتای بعدی این مجموعه خیلی جذاب تر از کار دربیاد ...(لینک+عکس ...برای دستیابی به این قسمت به صفحه ی اول وبلاگ ابر چند ظلعی مراجعه شود )

خب ... شما یه تعبیر داشتین ... یه لینک ... یه عکس ..
میشه سیصد تومن ... بیزحمت صندوق ... البته + ۴ درصد مالیات و عوارض و حذف یارانه ها ...

هدف ما جلب رضایت شماست ..
ای خوابهااا ... با ما تعبیر شوید ...

- دمت گرم! خیلی باحال بود!...
- آره قبول دارم یه کم زیاد بود...دیگه جو تعبیر گرفته بودم هرچی میدیدم تعبیر میکردم!...کاش میگفتی قسمتای لوسش کدوماس که دفعه دیگه بیشتر احتیاط کنم
- راستی بنده اگه خدا قبول کنه حمید هستم با اجازتون! نمیدونم چرا همه منو با این نکبت اشتباه میگیرن!...

رعنا یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:58

خیلی جالب بود حمید. چقدر با دقت رصد کردی همه چی رو.
مملی چطوره راستی؟

- خوبه...مملی همیشه خوبه...
- خوشحالم که بعد از مدتها نوشتی...چرا آدرستو نمیذاری؟...

هاله بانو یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:33 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

خیلی جالب بود
مرسی
راستی شرمنده من دیشب یه خوابی دیدم ... فکر می کنید اگه بگم تعبیری داره ؟؟؟

الان که سرم خیلی شلوغه! برای سه ماه دیگه وقت میدم! (آیکون "گم کردن خود!")...

تیراژه یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:36 http://tirajehnote.blogfa.com

سلام جناب....چه عالی.....حواستون به همه چی هست و...مهمانمان میکنید به تلخی ها با چاشنی طنز !
"من خواب دیدم که دیگر خواب نخواهم دید...این تعبیرش چیست؟...یعنی دیگر تو را نخواهم دید؟"
این هم یک طرح که با خوندن پستتون به ذهنم رسید و تقدیم به شما!

ممنونم...اینم تقدیم به شما
"من خواب دیدم که تو را به خواب خواهم دید...کاری ندارم تعبیرش چیست...ساعت را روی هیچ کوک کرده ام...شب که شد بیا"...

پروین یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:45

تو خیلی مااااااهی..... یه دونه ای......
عالی بودند. همه اشون. به نظر من لوس هم توشون نبود. البته نظر من این بود.
خیلی از خبرها رو اصلا ندیده بودم و این و به قشنگی و تازگی این کار خوبت اضافه کرد برای من.
دستت درد نکنه.

ممنون پروین خانم عزیز...خیلی دوستتون دارم...خوشحالم که هنوز گاهی اینجارو میخونید...

مینا یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:10 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

مرسی از ابتکار جالبت حمید جان.
خیلی از خبر ها رو نشنیده بودم!!! خبر ها ناراحت کننده بودن و تعابیر شما طنز! نمیگی صورتمون ترک بر میداره انقد منقبض و منبسطش میکنیم؟
حال میکنی چه مودب و خانوم شدم توو این کامنته؟
راستی خوشحالم که بالاخره آپ کردی!

- ایده از من نیست...گفتم که...برای همشهری جوانه...
- یعنی میخوای بگی پوستت انقدر حساسه که با یه لبخند و اخم ترک برمیداره!؟...پس خوش به حال خودم که مثل آدم خمیریا از هر طرف صورتم بکشی نیم متر کش میام!...
- خوبی آباجی!؟ چرا احساس میکنم غمگینی؟...

رها بانو یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:31 http://rahabanoo.blogsky.com

سلااااااااااااااااام حمید خان

این پست محشر بود ...
عاااااااالی ...
هرچند اخبار اصلی پیش از این به سمع و نظر بنده رسیده بودن ولی بازخوانی دوباره شون با چاشنیه طنز فوق العاده جالب بود واسم ...

اسم خواب اوردی ... هرچند بی ربط ولی یاده این شعر افتادم :
خواب رویای فراموشی هاست
خواب را دریابم
که در آن دولت خاموشی هاست
من شکوفایی گلهای امیدم را
در رویا می بینیم
و ندایی که به من می گوید :
گرچه شب تاریک است
دل قوی دار سحر نزدیک است ...

راستی من یه خوابی رو همیشه می بینم . یه وقت فکر نکنی دارم شوخی میکنما ، نه والا خیلی ام جدی دارم میگم ... نمیدونم این جماعت چرا تو خوابم دست از سرم بر نمیدارن ! خیلی شبا پیش اومده که خواب دیدم یا "آقا" یا "سید شیک پوش و خندان" بشدت در حال رقص و حرکات موزون هستن !!! والا خودمم در عجبم از این خواب تکراری و همیشگی و مسخره ! مامانم میگه خواب قحط بود دختر ؟!

- سلام بر رهابانوی عزیز...
- خواب خیلی عجیبیه...خوابایی که تکرار میشن یه مفهومی دارن...یه پیامی...جای تو بودم حتما دنبال تعبیرش میرفتم...

محبوبه یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:41 http://sayeban.blogfa.com

من موندم تو واسه چی افتاب نیوز میخونی؟؟ با سد کرج و پیشی بیشتر خندیدم... داشتم فک میکردم چه خوبه اگه یکی همه ی اخبار مملکت رو طنز برا ادم تعریف کنه تا هم در جهل مرکب نباشیم هم سکته نکنیم... ولی مشکل اینجاست که با سکته داراش نمیشه شوخی کرد.................. حمید دوباره جهنم خرداد شروع شده ، منم فوت آقای سحابی و شهادت هاله رو بهت تسلیت میگم.

- "آفتاب" نمیخونم واللا! تصادفا توو این سایت یه خبر دیدم که راست کار تعبیر بود دیگه کلید کردم باقیشم از همین سایت دراوردم!...
- با سکته داراش هم میشه شوخی کرد...اگه آدمش باشه میشه...باید "بنینی" باشی تا بتونی "زندگی زیباست" بسازی...

رها بانو یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:48 http://rahabanoo.blogsky.com

تسلیت بابت درگذشت آقای مهندس سحابی ، یکی از مردانه مردی که روزگار کمتر انسانی رو مانند ایشون به خودش دیده و شهادت دخترشون که الحق فرزندی خلف بودن برای پدرشون ...

حقیقتا همینطوره...روحشون شاد...

پرند یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:50 http://ghalamesabz1.blogsky.com

خیلی جالب بود بخصوص اون پیشی و رودخونه!
ولی همه‌ی پستت یک طرف اون عنوان‌هایی که برای هر کدوم انتخاب کردی یک طرف! عالی بودن همشون!
این از اون پست‌هاست که باید چند بار خوندش!
ولی منم نفهمیدم تو چرا آفتاب‌نیوز می‌خونیا!
بابا عصر ایران و آینده نیوز بخون اقلاً!
فقط بی‌زحمت اگر تو این دو تا سایت خبرها رو خوندی٬ کامنت‌هاشونم بخون! دنیاییه واسه خودش!

- درباره "آفتاب" به جواب کامنت محبوبه مراجعه شود (آیکون "روابط عمومی ارگانهای دولتی!")...
- یاد ایرانسل افتادم...اون زمان که ایرانسل بودم بجز سایت خود ایرانسل تنها سایتی که بهش دسترسی داشتیم "عصر ایران" بود...آخرشم نفهمیدم فلسفه اینکارشون چی بود...

پرند یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:54 http://ghalamesabz1.blogsky.com

من موندم چرا خواب‌های رها بانو اینقدر لطیف و عشقولیه!!
پس چرا خواب‌های من انقدر خوف‌انگیزه؟!!
اصلاً فیلم ترسناکیه برا خودش!
می‌خوای تعریف کنم تعبیر کنی؟!
سوژه کم آوردی بگوااا!
فقط فکر کنم از شدت مخوف بودن خواننده‌هات رو از دست بدی!

به ما که رسید یاد ترسناکاش افتادی!؟ خب چندتا از اون لطیفاش بگو! (آیکون "خواب لطیف!")...

کرگدن یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:57

منم عین پرند می خواستم بگم عنوانهای هر کدوم خودش یه مینیمال محشر بود ... نشونه هایی از خلاقیت بی نظیر حضرت چند ضلعی ... مثلن خط دفاع ... عمویادگار ... اتاق نگهبانی ... این یه سبک جدید و تحسین برانگیز واسه به فنا دادن خار مادر فیلترچی هاس !

قصدم به زحمت انداختن برادران فعال در عرصه "اینترنت پاک" نبود ولی الان که فکر میکنم میبینم اگه واقعا تاثیری داشته باشه بدم نیستا!...

رها به پرند ! دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:03

پرند جونم نگران نباش !
خوف انگیز هم داریم !
به کشت و کشتار و خون و خون ریزی و مردن هم میرسه !

الان کله دیگه!؟

پرند دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:14 http://ghalamesabz1.blogsky.com

خواستم به یکی از خواب‌هام چاشنی طنز بدم و این‌جا بگم... ولی هر چی تلاش کردم اون بخش وحشت‌آورش غالب شد و اصلاً طنز از آب درنیومد!
برای همین بی‌خیالش شدم!

اون لینکی که دادی رو خوندم...
البته صرفاً فضای ریاکارانه‌ی بلاگستان منظورش نبوده که کل فضای مجازی منظورش بوده...
بطور کلی نظری در این مورد ندارم... چون فکر می‌کنم آدم‌ها همون قدر که تو دنیای مجازی می‌تونن ریاکار باشن تو دنیای حقیقی هم می‌تونن و شاید حتی بدتر...
ولی این‌که کسی تو فضای مجازی نقش یک آزادی‌خواه رو بازی می‌کنه در حالی که تو دنیای بیرون اینطور نیست به تنهایی نمی‌تونه ایراد باشه... ایراد از جایی شروع می‌شه که طرف پشت کامپیوتر حالا این ور یا اون ور در امنیت کامل می‌شینه و بقیه رو برای کشته شدن و هزینه دادن تحریک می‌کنه در حالی که روز موعود خودش تو اتاق امن نشسته و با اشتیاق خبرها رو دنبال می‌کنه و من عمیقاً باور دارم که خیلی از همین دسته از آدم‌ها از کشته شدن بقیه خوشحال هم میشن و استقبال می‌کنن چون فکر می‌کنن هر چی خون بیشتری ریخته بشه پیروزی نزدیک‌تره! دیدم این جور آدم‌ها رو که میگم... کسانی که خیلی راحت از جون و زندگی بقیه مایه میذارن...

- اشکال نداره دخترم همین که تلاشتو کردی ازت ممنونم (آیکون "پدر مهربان و دختربچه تجدید آورده نادم!")...
- اینی که تو گفتی دیگه در بحثی که دومان مطرح کرده نمیگنجه...این علنا و رسما رذالت و بدذاتیه! اصلا خود خود جنایته!...ضمنا درباره اینکه "نقش بازی کردن به تنهایی نمی‌تونه ایراد باشه" هم باهات موافق نیستم..."نقش بازی کردن" بده چون یه نوع دروغ گفتنه...دروغ هم که مادر پلیدیهاست (البته این دلیل نمیشه خودم رو مبرا بدونما...اول از همه دارم اینارو به خودم میگم...توو کامنتای خودش هم گفتم)...

شیر و خورشید دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:46 http://www.2maa.blogsky.com

این پست خیلی بهتر از عالی بود...
کیف کردم
با این پست تو دهنی محکمی به عمو فیلی ها زده شد!
در مورد لینک و نقاب دنیای مجازی باید بگم که این رنگ و لعاب دادن ها بی فایده س.شاید در کوتاه مدت عده ای فریب بخورند اما در دراز مدت با تمام زیرکی و فعالیتشون دست سیاه آرد مالیشون رو نشون میدن!
با نظر پرند هم کاملا موافقم.جدا از جنبه ی عقده های درونی عده ای با کلامشون به بازی احساس میرن و از معرکه ای که راه انداختن، احساس رضایت می کنند!

حذف شد.

مینا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:50 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

خوبم داداش آدامسی!
امروز کلا دپ بودم یکم! چراشو هم نمیدونم!‌(بهش توجه نکنین پر رو میشه!)

- "آدامسی"!؟...یعنی چی!؟...
- بمیرم الهی! (آیکون "مردن الهی!")...ایشالا زودی خوب شی

فلوت زن دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:20 http://flutezan.blogsky.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام.

خیلی جالب بود حمید ! برا کسی مثل من که همیشه از اخبار فراری ام اینجوری خووندن ِ خبرها جالبه !



موسسه ی تعبیر ِ خواب ِ چند ضلعی :

خواب دیدن از شما
تعبیر از ما

پس تا می توانید خواب ببینید ، اصلاً همش بخوابید ! حواستان باشد خواب هایتان بدون ِ سانسور باشد !

پس همین که خواب دیدید با ما تماس بگیرید :
صندوق پستی ۸۸۸ - تاریخ تولدتان

- سلام از ماست خانم فعال در عرصه خدمت به قشر منقرض شده کتاب خوان!...
- نه اتفاقا! سانسوردارها در اولویتن! (آیکون "صحنه از شما! تعبیر از ما!")...

دومان دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:21

باز هم ممنون بابت لینک.
انصافا نوشتن همچیین پستی فقط از یکی مثل خودت بر میاد، خیلی خوب بود هر چند بعضیهاش واقعا تلخ بود.

تو بخش نظرات فکر کنم فقط یه نفر راجع به مهندس سحابی نوشته، بنظرت دلیلش اینه که مردم از سیاست خسته شدن؟

- خواهش میکنم عزیز...باعث افتخار من بود...
- دو نفر...محبوبه و رهابانو...
- آره...خسته شدیم...اگه بپرسی "حق داریم؟" میگم آره...داریم...

فلوت زن دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:25

جدی هم عنوان هر کدومشون جالب بود و خنده دار !

پدر جان از مناطق آلوده تهران !

اسرائیل از نقشه ی جهان !

روبان از ایران !

...

آوا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:41

آقای وحیدی از خط دفاع!:جناب وحیدی شما اونموقع،توخواب سانت فرمودین فاصله ءگلوگاه را
احیانا!!
سد کرج از اطراف تهران! عجب دعای دهن بندی می ریزند! ماشنیدیم سد کرج سر ریز کرده.
این یعنی دعاهازیادی مستجاب شده یا اینکه حوائج زیاد شدند؟!!
آقای مشنگ از رختخواب!عجب!!پس چرا اینان آنان را له کردند؟احتمالا صداها را عوضی گرفته اند پس!!
روبان از ایران!خاک تو گور آنها شود قربان!
ناپلئون از فرانسه!مموتی جان هم باحتمال قوی درشبانه روز چهارساعتش رابیدارند که فتواهایی را که صادر می نمایند
در همان حالات خواب و بیداریشان است!
پیشی از خیابان انقلاب!گربه را بکشند..جادوگرش را چه کنند..
عمو یادگار از مرقد امام!اینها عشق زیادی بعملیات سانسوردارند!
گرمازده از جنوب تهران!: حتما همه تان نیز یادتان رفته کفشهایتان راحداقل زیر بغل بزنید وباپای برهنه راه نروید!
جونگ یانگ چینگ 17 ساله از چین! ارزشش را دارد قربان.عجله بفرمایید لطفا
پدر جان از مناطق آلوده تهران! : به ه ه ه ، گل بود به سبزه نیز آراسته شد!
اسرائیل از نقشه جهان! هررررررررررر
لاری از دبیرخونه! : دقیقا جریان زلف علی و کچلس!
جلسه ستاد هدفمندی از تهران!:خیلی وقته دچار فشل شدن اما بسکه اعتماد بنفس دارن
نمیخوان اعتراف کنن...

ببخشید ابهاماتم زیاد بود قربان راجع به خوابهاتون!تعبیراشم زیادی جدی گرفتم گویا!
خیلی خیلی خیلی جالب بود.خیلی خسته نباشید جناب
بی نظیر مینویسید.اینوهمیشه گفتم
موفق و پیروز باشید.
پ ن: تسلیت میگم
فوت مهندس
سحابی و
دخترشون
رو........
یاحق...

- مرسی از اینهمه دقت و حوصله ای که گذاشتی...قشنگ بود...همه اش...حالا ما همینجوری یه چیزی نوشتیم واللا انتظار نداشتیم انقدر وقت گرانبهای شمارو بگیریم! بازم ممنون
- جدی نگیر!...کلا هیچی رو!...هیچی رو...جدی میگم...جدی نگیر...

پرند دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:08 http://ghalamesabz1.blogsky.com

این کار مانا نیستانی خیلی جالبه!
می‌ذارم این‌جا برای کسانی که ندیدن...
کلاً کارهاش رو خیلی دوست دارم...
اسطوره‌ی خلاقیته به نظرم...

http://s1.picofile.com/file/6763678068/252794_10150273861824319_224358559318_9174090_6838975_n.jpg

دیوانه کننده بود...یه حالی شدم...

عاطی دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:53 http://parvaze67.blogfa.com

اولا ، آره ها . خیلی ازاین خبرارو نشنیده بودم چون ترجیح میدم بی خبر باشم تا بدونم و حرص بخورم . میدونمم خوب نیست بیخبریا ولی . . . مرسی که اینجوری گفتیشون .
دوما من نفهمیدم مگه آفتاب نیوز چه مشکلی داره ؟
سوما موافقم که تیترا بی نظیر و خلاقانه بود شدید . بخصوص روبان و اتاقک نگهبانی و عمو یادگار و آقای مشنگ و . . .
رابعا با اینم موافقم که این سبک راه جدیدی است برای همچین چزاندن عمو فیلی ها . بابا مخترع سبک بابا عموفیلی آچمز کن .
(آیکون "پیگیری کامنتا در حد چییییی")
خوبیش اینه که آدم وقتی کامنتارو میخونه حرفای نگفته اش یادش میاد .

- اولا...بهترین کارو میکنی به خدا!...هرکی گفته بی خبری خوب نیست در بهترین حالت ممکن "اشتباه کرده"!...
- دوما...منم نفهمیدم!...
- سوما...بابا تو که همه رو گفتی!...
- رابعا...خدا از زبونت بشنفه خواهر!...
- خامسا!...خیلی مخلصیم

مونا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:34 http://tanhayiha.persianblog.ir

تو استاد عنوان و آیکونی!

ما بیشتر!...

مجتبی دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:45

سلام به بزرگ مرد آفتابه خون
یه فالگیری هم راه بندازی جنست جور میشه ، میری برای کابینه دوره بعد
برای من که اکثر خبرا رو خونده بودم این جوری خوندنش هم جالب بود
به قول دانبوالسلطنه تو محشری از همه سری
خوش باشی و سرحال

- سلام به روی ماهت عسلم! (آیکون "صمیمیت بیش از حد!")...
- تو دستتو بده به من فالتم میگیرم عزیزم! (آیکون "بیش از حد!")...

علیرضا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:52 http://yek2se.blogsky.com/

ساررری !!
حمید جان ...
حمید ...
اشتباه چاپی شده ...
قربان شما ...
ولی منظورم لوس به اون معنا نبود هاا ...
مطلبتون خیلی عالیه ...
عنواناش فوق العاده ...
بعضیاش هم فوق العاده تر ...
اما یه چنتاییشون نسبت به اون عالیا یکم بیمزه ترن ...
:)
مثلا پدر جان
یا این جون یانگه

ولی اون روبانه دیگه اخرتش بودددد ...
ایول ...
حمید آقای گل آقا ...

- اینجوری که شما گفتی "ساررری" بنده یاد مسافر جمع کن های شمال افتادم! (یه چیزی توو مایه های خطیا که توو ترمینال داد میزنن "آمل بابل قائمشهر!")...
- قربون شما!

آلن دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:03

خیلی قشنگ و باحال بود حمید.
دمت گرم.

آلن دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:06

در ضمن کامنتی که واسه پست آخرم گذاشتی محشر بود حمید.

چندین و چند بار خوندمش. ولی بازم سیر نمیشم.
البته تشبیهی که درمورد نوشته های من کردی ، از سر من خیلی زیاده.

خوندن داستان غریبه بیچاره خیلی حس خوبی بهم میده.
نمی دونم چه حسی. ولی خیلی خوبه. خیلی خوب.

آره...محشره...انگار عمو شلبی داره توو این شعر خودشو میگه...
اینجا هم مینویسم تا اگه دوستان رد شدن بخونن :

"- آه ای غریبه ی بیچاره!
وقتی از گرسنگی به گریه می افتی چه می کنی؟
- از آسمان و از پف ابر ها
برای خود نیمرو درست می کنم آقا!

- آه ای غریبه ی بیچاره!
وقتی سوز و سرما از تپه ها می آید چه می پوشی؟
- با آرزو های رنگین با نرگس و نسرین
برای خودم لباس گرم می دوزم آقا!

- آه ای غریبه ی بیچاره!
وقتی دوستت بار سفر می بندد چه می کنی؟
- آه تنها آن وقت احساس می کنم
که بیچاره ام آقا"...

میکائیل دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:33

سلام پسر ابر های بهار

ماهم خوبیم ... مرسی که اومدی و نظر دادی .. اره میخونم
اومدم بگم که دوباره میخوام شروع کنم .. شاید یکی از همین روزها

یادش بخیر .. کلا ما با این بخش رویداد چقدر حال میکردیم ... بچگی هامون .....
ولی کلا نشون دادی که دست به طنزتم خوبه ...
نظرم اینه که یه نود قسمتی چای شیرین بسازیم باهم !!!!

- سلام میکائیل جان...
- شکر که خوبی...منتظریم...
- "بچگی هامون"!؟...زود پیر شدیا! قضیه انقدرا هم مال قدیم نیست...

آسمان وانیلی دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:55 http://www.aseman-vanili.persianblog.ir/

جالب بود.

دروغگوی صادثق دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:13 http://dorough.blogfa.com

سلام حمید
بابا قبر نوشتت هم که اصل اصل بود. مرسی. اومدم بگم که رد شدم....

حالا با خیال راحت برم پستت را بخونم. از تسلیت که حال کردیم. یاشا مرد، چه نامرد است این بیشرفستان که مرد از نامرد شناخته نمی شود و .... تا به مرگ می رسیم و ...
حیف.
زمانی 300سال پیش در فرانسه جوانان فریاد می زدند ویوا لبریتا و به خون می افتادند... ما هنوز نمی فهمیم برای چه؟!
برای اینکه مرد از نامرد شناخته بشه، برا همینه که اینجا شناخته نمیشه
من نمیگم سحابی قهرمان بود، ولی حیفه که قدر مردان این مملکت شناخته نشه! واللا حیفه

خدا به ما رحم کنه

- سلام دروغگوی صادق...
- خوشحالم که خوشت اومده...با اجازه ات اینجا هم مینویسم که ثبت بشه تا یه موقع ناغافل زد و مردیم شاهدان به بازماندگان خبر بدن تا روی سنگ قبرمون خالی نمونه! : ""تویی که داری قدم زنون از روی سنگ قبرا رد میشی اینو بدون که اینجا مردی خوابیده که...مردی خوابیده که...اصلا آدم مهمی نبوده!...پس به این شوخی بی مزه لبخندی بزن و رد شو...انگار نه انگار که چیزی شنیدی""...
- یاشا مَرد...ایولله...خوشگل گفتی...
- فرق ما و اونا اینه که زنده بادهای ما راهشونو گم کردن...ما هم میگیم "ویوا لبریتا" ولی دلمون نمیخواد (یا دلمون نمیاد) به روی خودمون بیاریم آزادی ای که از مسیر میرها و شیخ ها بگذره ته تهش باز به بردگی میرسه...ولی من امیدوارم...امیدوارم که روزی راهشو پیدا میکنیم...روزی که خیلی دیر نیست...

الهه دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:46 http://khooneyedel.blogsky.com/

سلااااام....
معرکه بود حمید...یادمه تو روزنامه اعتماد ملی هم یه ستون رو به این تعبیر خواب اختصاص داده بودن که با شرایطی که پیش اومد یکی در میون چاپ شد و بعدش هم که کلا روزنامه به فنا رفت!
اما تحلیل های تو....اینکه ریز به ریز خبر های مختلف رو میخونی و لینک میدی و با چاشنی طنز به ما معرفیش میکنی عالیه....روی لینک هر کدوم کلیک کردم و خوندمش...تو این روزا که حوصلهٔ خوندن و نوشتن ندارم این یه معجزه بود!این یعنی کاملا تونستی توی متن کنجکاوم کنی تا ببینم اصل خبر چی بوده...حتی اگر خبر رو قبلا شنیده بودم باز هم خوندمش تا بعد از خوندن نوشتهٔ تو نگاه تازه ای بهش بکنم....
خسته نباشی واقعا

- سلام الهه عزیز...
- قصدم تشویق بچه ها به خوندن خبرا نبود...یجورایی مجبور شدم اون لینکای آخر هر تعبیر رو بذارم...چون اکثر خبرا خودشون طنز سرخود بودن و تشخیص دادنش سخت بود که کدوم تیکه اش واسه من بوده کدوم تیکه اش واسه مسئولین! خواستم حق الناس نشه!...

بهار(سلام تنهایی) دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 18:55

وای حمید خیلی با حال بود ..ادامه بده این تعبیر خواب ها رو چند ضلعی !!یه چیزی بگم این که خیلی زیاد بود پست های کوتاه رو بیشتر دوست دارم ..ولی باحال بود .

واللا شرمنده ام که انقد طولانی شده! آدمو سگ بگیره جو نگیره!...

Laahig دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:48 http://laahig.blogfa.com

بابا استعداد، طنز نویس، لینک دهنده، معبر (تعبیر کننده)، خیلی‌ باااحال بود. یادِ نوشته‌های ابراهیم رها افتادم. مرسی‌

تازه فهمیدم چه خبرا یی بوده و ما نمیدونستیم و اینکه بابای مملی کلی‌ استعداد‌های نهفته داره و هی‌ رو میکنه

- بابا چوبکاری! بابا تحویل بیش از حد جنبه نگارنده!...
- من بابای مملی نیستم...دوستش هم نیستم...کلا دوس ندارم باهاش ارتباط نسبی و سببی داشته باشم! شما فکر کن مملی نوشت هارو باد برام میاره...مرسی

حسن اوجانی دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:08

حمید...

جونم!؟...

وانیا سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:33

کلا مشتری آفتاب هستیا
خوابها محشر بود ماله ماروهم تعبیر میکنی؟
تیتر هر خواب رو خیلی دوست داشتم

- قضیه آفتاب رو در جواب کامنتای قبلی گفتم...
- بنده در تعبیر "ماله" تخصصی ندارم! فقط خواب تعبیر میکنم! اونم الله بختکی!...

نیما سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:47

سلام حمید خان
خب هنوز همشو نخوندم ولی همون چارتای اول باحال بود . گفتیم اینو نسیه پرداخت کنم تا بعد امتحان بقیشو نقدی بریزیم به حساب کامنتدونیت ! فعلا !

- سلام نیما شاه! (دیگه گفتی "خان" گفتم یه چی بگم کم نیاورده باشم!)...
- بعد امتحان بیا بقیشو بریز! (آیکون "ریختن بعد از امتحان!")...

کورش تمدن سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:46 http://www.kelkele.blogsky.com

سلام بر حمید خان گل گلاب
از همینجا از همسر محترم خودم تشکر میکنم که من رو با وبلاگ شما آشنا کرد
عالی بود پسر(آیکون آدم در کف مانده از اینهمه ذوق و طنازی)
ایده خیلی جالبیه(آیکون پاچه خوار)
همشون خوب بود مخصوصا روبان و مناطق آلوده
حتما ادامه بده

- سلام کبلایی کورش آقا!...
- همسرتون!؟ جالبه! فکر نمیکردم وبلاگم در لیست علاقه مندیهای ایشون باشه! پس چرا انقد کم کامنت میذاره!؟...
- شما انگار کلا با صحنه داراش راحتتر بودی! (آیکون "برچسب زدن!")...

لیلا چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:47 http://topoli-tanbali.blogfa.com

سلام . دیشب خواب دیدم رئیس سازمان تربیت بدنی بودم . بعضیا بهم میگفتند پدر ورزش ایران . اما بیشتر بی پدرش کردم . ورزش مملکت رو به گند کشوندم . بردم المپیک دست از پا دراز تر برگردوندم . گذشت و گذشت بهم گفتند تو حیفی سازمان تربیت بدنی چیه ؟ لیاقت تو کمتر از وزارت نفت نیست . خلاصه با زور منو کردند سرپرست وزارت نفت . حالا میخوام بپرسم پست بعدیم چی میتونه باشه ؟

- دمت گرم! باحال بود!...
- والا توو این مملکت بالاتر از نفت که نداریم! دیگه کم کم خودتو آماده اعلام خدایی کن!...

تیراژه (مهرداد) چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 14:02 http://www.teerajeh.persianblog.ir

سلام

خیلی هم خوب !

متدی ست به غایت داینامیک و خلاقانه!

- سلام مهرداد...
- داینامیکه!؟...مثلا فکر کردی خارجی فحش بدی نمیفهمم!؟ حالا خوبه منم بهت بگم بلک بورد!؟

حمید چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:13 http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

ببخشید که جواب کامنتا به تاخیر افتاد...
ویندوز کامپیوتر خونه رو به ویندوز سون ارتقا دادیم حالا مودم قدیمی خاک بر سرمون تعجب کرده اللا بللا میگه "کامپاتیبل نیستم و نمیکشم و مهرم حلال جونم آزاد" و این حرفا!...خلاصه که خونه نت ندارم...شرکت هم که فرصتش نیست...
باز هم از همه تون ممنونم

بیخیال عزیزم! حالا دیگه کاریه که شده! (آیکون "کمبود محبت!" یا "سر بر شانه خویش گذاشتن!")...

شیر و خورشید چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:07 http://www.2maa.blogsky.com

زمستان پارسال ما از چند تن شخصیت های خیالی پرده برداری کردیم، چی شد؟ دعوا شد.به همین راحتی!
شخصیت داف نامی رو برای همگان رو کردیم اما هیچ کس از ما دفاع نکرد.خیلی ها گارد گرفتن.اصلا متوجه منظور ما نشدن.
به نظرت خود ما مقصر نیستیم؟ خود ما به این انسان های خیالی پر و بال نمیدیم؟ خود ما یاریشون نمی کنیم؟
این جمله که: البته خب دمشون گرم! اینم یجور هنره دیگه! هنر "دروغگویی محترمانه در نقاب خیال پردازی")...
این چه هنریه؟ این عین کثافته.این بیماریه.
اگه من و شما متوجه یک شخصیت خیالی میشیم که خیلی به خودش شاخ و برگ داده...باید بیان کنیم.حتی زیر پوستی.این بازار مکاره تا کی باید ادامه داشته باشه؟
اینکه فقط بفهمیم و به بغل دستیمون بگیم درست نیست.

حذف شد.

مینا چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 23:18 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

آدامسی یعنی اینکه نیم متر کش میای! بچه که بودم حال میداد آدامسمو نیم متر میکشیدم... همیشه هم بهم میگفتن کار بدیه ولی دوس داشتم!

پس از مرفهین بیدرد بودی! آدامسای ما مستضعفین از این "آدامس خروس" داغونا بود که میخواستی بکشی فرتی تیکه تیکه میشد! (آیکون "خاطرات یک کوزت!")...

آوا پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:26

خیر قربان.جدی نگرفتیم!هیچ چیز
این دنیا جدی اش زیبا نیست!
فقط محض مزاح بود...
یاحق...

فهمیدم...مزاح قشنگی هم بود...خدا سایه شما دوستان با معرفت رو روی سر این خونه محقر نگه داره...باز هم ازت ممنونم دوست خوبم...موفق باشی آوا جان

پرند پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:52 http://ghalamesabz1.blogsky.com

فکر کنم بد و ناقص گفتم تو هم مطلق منفی گرفتی!
نقش رو وقتی بازی می‌کنند که قصد فریب دیگران رو داشته باشن... قطعاً کسی که به قصد فریبکاری و سوء استفاده از احساسات دیگران و یا ایجاد هیجانات کاذب این کار رو می‌کنه به هیچ وجه منظور حرف من نیست...
فردی رو تصور کن که در دنیای مجازی فعالیت داره و به قول دومان در نقش یک معترض ظاهر می‌شه ولی در دنیای حقیقی به هر دلیلی اجرایی کردن این شرایط براش مهیا نیست و نمی‌تونه این قالب رو حفظ کنه... ولی خواسته‌ها و تمایلات آزادی‌خواهانه داره٬ میل به آزاد یودن درونش ریشه داره و دوست داره آزاد باشه و برای همین به دنیای مجازی رو میاره تا اون چیزی که نیست و نمی‌تونه باشه رو این‌جا مشق کنه نه این‌که رفتار ریاکارانه و دگرآزارانه داشته باشه و یا قصد نیرنگ و فریبکاری...

دو این‌که من حواسم نبود آفتاب رو با یه سایت دیگه اشتباه گرفتم! از این جایگاه به اشتباه خویش اعتراف کرده و از این‌که حیثیت این سایت وزین رو لکه‌دار کردم عذرخواهی می‌کنم! (آیکون شرمندگی در حد مرگ!)

و سه هم این‌که کارهای مانا رو می‌تونی از این‌جا دنبال کنی...
همشون همین‌قدر قابل تأمل هستن

http://www.radiozamaneh.com/zamtoon/
و
http://mardomak.biz/cartoons

بذار جواب دادن به سوالت رو از یه جای دیگه شروع کنم...از یه نکته ریز ولی خیلی مهم...دومان در اون پست برای حرفاش دو تا مثال زده بود...یکی نقش آدم چشم پاک رو بازی کردن...یکی هم نقش آزادیخواه رو بازی کردن...فکر میکنی چرا همه گیر دادن به این قسمت دوم!؟...قبول دارم که یه علتش اینه که لحن اون بخش دومش کمی بیش از حد لازم تند و تیز بوده...ولی علت اصلیتش چیز دیگه اییه...اینه که خیلیامون ناخوداگاه به خودمون گرفتیم! در حالیکه منظور پست این نبوده (یا حداقل من فکر میکنم این نبوده)...به نظر من هدف این پست بیشتر تقبیح "اغراق کردنها" بوده...همون مثالی که خودش هم زده...سحابی...باور کن خیلی از ماهایی که واسه مرگ سحابی پست دادیم اگه وبلاگ نداشتم همچین اتفاقی برامون در اولویت صدم هم نبود ولی اینجا یجوری نشون میدیم که انگار بزرگترین دغدغه حال حاضر زندگیمونه! منظور دومان با این اقلیت (اقلیت!؟) بود...
وگرنه کدوم بی انصافیه که قصد تمسخر اون کسی رو داشته باشه که دلش با آزادیه و در حد خودش داره تلاش میکنه ولی حالا به هر دلیلی نمیتونه نمود فیزیکی به کارش بده...این حرفا برای اون احمقاییه که در امثال بالاترین فقط کم مونده فحش خواهر و مادر بدن به اونایی که در اعتراضات خیابانی بیرون نمیان!...
خود من به شخصه تا حالا یک باتوم هم به تنم نخورده ولی نه تنها از این اتفاق دچار عذاب وجدان نشدم بلکه "بسیار" هم خوشحالم! سرمم میگیرم بالا هرکی هم از این دست اراجیف بهم بگه به کلیه چپم حواله اش میکنم!...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد