دیالوگ 3

پارچه نوشت روی دیوار بلاگ اسکای! : مهاجرت غرورآفرین و تاریخ ساز پرند بانو از اینجا به اینجا را تبریک عرض کرده و امروز را بعنوان مبدا تاریخ اعلام کرده و همه را به بصیرت و خویشتنداری و دستای بندری دعوت مینماییم! (از طرف جمعی از انصار!)... 

-

***  

-

قبل نوشت : به جبران اینکه در دیالوگ قبلی الاغ مورد نظر آقا بود و سر و صدای نسوان در کامنتها درومده بود افتخار الاغ بودن "دیالوگ 3" رو به یه خانم دادیم که تعادل برقرار بشه! اگه قرار بر ادامه دادن اینا باشه دیالوگای بعدی رو یجوری درمیاریم که نر و ماده بودن الاغه معلوم نشه تا اصل حرف که مسئله "الاغ بودن" هست تحت الشعاع قرار نگیره!... 

-

***  

-

دیالوگهای من و دوست الاغم! - دیالوگ 3

سرشو انداخته پایین و زمین رو نگاه میکنه...میگه : بالاخره امروز بهش گفتم... 

میگم : آفرین...زودتر از اینا باید اینکارو میکردی...خب چی گفت؟...قبول کرد خانواده شو بفرسته خواستگاریت؟... 

کمی من و من میکنه و بعد ساکت میشه... 

در حالیکه سعی میکنم صدام بالا نره میگم : ببین...داره جوانیت تموم میشه...تا کی میخوای صبر کنی؟...بذار حدس بزنم چی گفته دیگه...نمیتونسته بگه "باید بیشتر با هم آشنا بشیم!" چون بعد از شش سال هیچ احمقی این حرفو باور نمیکنه...احتمالا گفته "من لیاقت تو رو ندارم!"...شایدم گفته "میدونم که با ازدواج عشقمون میمیره و من طاقت دیدن اون روز رو ندارم!"...یا گفته "من خیلی نقشه ها دارم! تو که تا اینجا خانمی کردی و وایسادی کمی دیگه هم بهم فرصت بده!"...شایدم گفته... 

یهو بغضش میترکه...سرشو میاره بالا و بی مقدمه میگه : نه...اینارو نگفت...گفت "خوبی...دوستت دارم...ولی نه اونقدی که بخوام باهات زندگی کنم"... 

میگم : خب حالا میخوای چیکار کنی؟... 

اشکاشو پاک میکنه و با صدای گرفته میگه : میخوام خوبتر بشم...اونقدر که دلش بخواد باهام زندگی کنه...

-

نظرات 278 + ارسال نظر
گل گیسو یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:37 http://gol-gisoo.blogsky.com/

سلام
اومدم ببینم آپ کردین یا نه

پس کی آپ میشین؟

- سلام...گریه نکن خواهرم! توکلت به خدا باشه!
- از شوخی گذشته فعلا توو فاز آپدیت کردن نیستم...انشا الله تعالی و غیره آخر هفته!

گل گیسو یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:52 http://gol-gisoo.blogsky.com/

عیبی نداره
صبر پیشه می کنیم

ممنونم

لیلا یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 16:51 http://topoli-tanbali.blogfa.com

سلام حمید خان اومدم تشکر کنم به خاطر تشریف فرماییهاتون

سلام لیلا بانو!...خواهش میشود! باعث افتخار ما بود

مونا یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 17:29

پس چرا نمی نویسی؟!!

- میتونم نمینویسم! (آیکون "بی شعور بودن بدون دلیل موجه!")...
- حسش نیست واللا..ایشالا آخر هفته

دومان یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:04 http://sly.blogfa.com

خوبه لااقل وقتی اپ نکردین باز هم بخش نظرات فعاله و خوندنی.
جسارتا ابر چند ضلعی یعنی چی؟[آیکون فضول الرعایا]

- مرسی...شما لطف دارید
- در این بحث اقوال مختلفند! شومبول الدین بلخی در کتاب معروف خود آورده که "در زمان زدن کلنگ وبلاگ فوق الذکر امر بر آن شد که جارچی ها در بلاد مجازی جار زنند که همایونی را میل بر آن گشته که نامگذاری وبلاگ خویش به رعیت واگذارد! یکی از رعایا (کرگدن نام!) این اسم پیشنهاد بکردی که صاحب وبلاگ را خوش آمدی و همیانه ای زر بدو دادندی و منت بر سر ایشان گذاشتندی و پذیرفتندی!" (آیکون "شومبول التواریخ!")...

مینا یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:40 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

ای بابا. بسوزه پدر عاشقی. خان داداش صد بار بهت گفتم عاشقی پدر مادر نداره!‌ گوش نکردی!
ببین چقد رنگت زرد شده. شدی پوست و استخوون... این دختره واسه تو دختر نمیشه ها. حالا دوسش داری داشته باش... چرا از وبلاگ نویسی انداختتت!!! (آیکون یک کلاغ چل کلاغ + آیکون شایعه سازی پشت سر مسافر... نه ببخشید اون کاربردش یه جای دیگه اس. آیکون شایعه سازی پشت سر خان داداش!)
ـ امیدوارم تا آخر هفته سر حال شی و بنویسی.
بع آنکل حمید!

به مینا! :
نه واللا آبجی!...قضیه به این پیچیدگیا هم نیست!...فقط ایندفعه دوره ماهیانه دپ زدگیم کمی طولانیتر شده!...بیخیال...خوب میشم...انقدر افسردگیهای با دلیل داشتم که بتونم از پس بی دلیلاش بربیام!...

به منوچ! :
- تو نابغه ترین گوسپندی هستی که تا حالا دیدم! گوسفندی-انگلیسی-فارسی همه اش در یک جمله سه کلمه ای!

مونا یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 21:46

تواناییتون رو تحسین می کنم
هرجور راحتی

- خواهش میکنم! انجام وظیفه بود!
- مرسی

مونا دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 15:45

حوصلم سر رفت!

به من چه!؟...مگه بنده "مسئول بخش اوقات فراغت سازمان ملی جوانان" یا "ریاست محترم سازمان شهربازیها" هستم که به من میگی!؟ (آیکون "واللا دیگه!")...

مهدی دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 15:50

اووووووووووووول...؟! نه ببخشید اشتباه شد، اصلاح میشه: آخخخخخخخخخخخخخخخر...!! نه اینم که احتمالاً اشتباس! حمید به نظرت چنددددددددددددددددم...؟؟! یحتمل صد و هشتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم...! (آیکونِ دو تا آدم با روپوش سفید که دارن یواش یه چیزایی به هم میگن و هی سَرشون رو به نشانه ی علاج ناپذیریِ بیمار تکون میدن و میان سمتِش!!).
راستی مینا، معمولاً "سیاستِ" که پدر و مادر نداره ها، نکنه از الان داری مبانیِ تئوریکِ تعلیم و تربیتِ منوچ رو اشتباه بهش یاد میدی؟!

- (آیکون "برنامه هشدار دهنده تلویزیونی در باب تاثیرات مخرب قرصهای روانگردان و روانچرخان روی جوانان و مهدی ها!")...
- یعنی میخوای بگی عشقولیت ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست!؟...اِ...مدررررررس تویی!؟ (آیکون "بابا عطی!")...

مینا دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 18:20 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

این کامنتو به چند دلیل میذارم:
۱ـ خدمت داداش گلم عرض کنم امیدوارم قرصات جواب بده و از فکر این دختره بیای بیرون (آیکون آبجی زبون نفهم!)
۲ـ مهدی آخر نشه. به هر حال آخری هم مقامیه واسه خودش!
۳ـ سیاست پدر مادر داره منتها خار مادر نداره! اشتباه گفتن بهتون! بعدشم من اینا رو به خان داداشم گفتم نه منوچ!‌
۴ـ این بچه میخواس یه چیزش بهت بگه. منوچ: عمو حمید درسته که بع گوسپندی است و آنکل انگلیسی ولی اسم شما پارسی نیست و عربی است! بر خلاف اسم بنده که بسیار بسیار پارسی میباشد!‌ با سپاس منوچهر آریایی! بع!
ciao uncle hamide nikoo baa
این شد 4 تا زبون.

به مینا! :
منم اینو به چند دلیل میذارم!...
۱- بگم که ناامید نباش! از تو بدتراش خوب شدن خواهر!...
۲- بگم که مهدی اول بشه آخر بشه تو قلب منه! شما نمیتونید با اینکارا بین ما جدایی بندازید! (آیکون "تایتانیک!")...
3- بگم که آخ انگار سوتی دادم! الان میرم جواب کامنت مهدی رو عوض میکنم تا نیومده بخونه!
4- بگم که واللا من یه منوچهر آریایی بیشتر نمیشناسم اونم تو کار ترک اعتیاده! باور نمیکنی برو سرچ کن! (آیکون "مهدی و مدیر گوگل در حال کندن موهای خود بصورت دسته دسته!")...

یه منوچ! :
به به! سلام کبلایی دون کورلئونه!...یه سواحیلی هم بیای دیگه تمومه!

مدیر گوگل! دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 22:52

به حمید: 9 ماه دیگه بیا بچه رو تحویل بگیر!!
به مینا: بنده خدا حمید! تو جدیداً 20 تا سور به حمید زدیا! همش در حالِ سِرچ و دانلودی که! آمار دانلوداتم دارم... آره داداش! (مدیر گوگله بچه ی نظام آباد در اومده از شانست!).
به حمید: مرامی که واسه مهدی گذاشتی رو فراموش نمیکنم!... سلطان بیا اینجا..سلطان بیا اینجا..! اصلاً برو بزن گوگلِ کانادا رو بترکون! نوشِ جونت!! اکانت مکانت یا شارژ یا وی پی ان خواستی بیا پیش خودم!!!
مهدی به حمید: با توجه به اینکه گفتی من روانگردان مصرف کردم، این آیکون رو که حکایت از ندامتِ بنده داره با ریتم و ضرباهنگِ انیمیشنِ تلویزیونی بخون: آیکونِ "ای کاااااش ما هیچچچ وقت به اون عروسییییی نرررفته بودیییم بینندگانِ عزیز...!!".

به مدیر گوگل! :
- باشه! فقط اگه برنگشتم بهش بگو بابات یه قهرمان بود! (بابای تو نه ها! بابای اون!)...
- اکانت و شارژ و وی پی ان نمیخوام!...من خودتو میخوام!

به مینا! :
چشمم روشن! تو با این مدیر گوگل چه سر و سری داری که به اسم کوچیک صدات میکنه!؟..این کمربند من کو!؟ (آیکون "بخشکی شانس! هر وقت لازم دارم نیست!")...

به مهدی! :
باحال بود!

مونا دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 23:52

به تو ربطی نداره. ولی کاری که از دستت بر میاد رو چرا دریغ می کنی؟(ولله دیگه!) خسیس!

مینا سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

وای منوچ کشت منو گیر داده میگه من اون بالا به ۵ زبون صحبت کردم چرا گفتی ۴ تا! اینم توله اس پس انداختم؟
منوچ:قبل از هر چیزی: بع!
ciao. how r u ya habibi? khoobi? sabahal kheyr. saghol !!! khashi giyow (in lori bood!) man sana goorban! ti bala misar. tekiero

مینا: اینا رو گفت که تلافی کنه مثلا ! معلوم نیس تخم و تره ی کجاییه لامصب !!! (تخم که فیلتر نداره؟ منظور تخم گشنیز بود!)
راستی من هیچ منوچهر آریایی پیدا نکردم. فقط یدونس که اسمش توو گوگل نیس. استاد دانشگاه هاروارده. اونم همین گل پسر خودمه (دروغ که کنتر نداره. گیر نده حالا تو ام!)
سخنان مدیر گوگل واسه من سخت بود. نفهمیدم چی گف بهم! مردم از این همه ثقولت !! کلام.
* ثقولت= متضاد واژه ی سهولت است (البته در این جمله!)و بر گرفته از ریشه ی ثقل به معنای سنگینی است! (حالا راستی راستی این ابداع خودمه یا یکی چیز خل تر از من قبلا این واژه رو بکار برده؟)

به منوچ! :
ببین منوچ جان! قصد توهین ندارم! نمیخوامم ناراحتت کنم یا با احساساتت بازی کنم ولی یه تحقیقات جامعی درباره پدرت بکنی بد نیستا!

به مینا! :
- خیر! تخم فیلتر نیست!
- جدا!؟ یعنی آمریکا هم با الگوگیری از ما برای ریاست امور آموزشی فرهنگی گوسپندارو در اولویت قرار میده!؟
- باز اسم این یارو رو جلوی من آورد!...گمونم دیگه کمربند جواب نمیده! باید برم سراغ روشهای کاربردی تر!...مثلا گیوتین!
- متاسفم! قبل از شما 59 نفر این کلمه رو در دنیای مجازی استفاده کردن! (آیکون "لگد زدن بچه در شکم مامان گوگل!")...

مینا سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

راستی مدیر گوگل خیلی باحاله! بت میگه 9 ماهه دیگه بیا بچه رو بگیر. + قهقه پرشن بلاگی!

آره!

ساده سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:57 http://lhichl.blogfa.com

و این عین حقیقته
حقیقته محض
برات از سرزمین گنبد های فیروزه ای هزاران بار دست و هورا زده و فریاد احسنت از عمق جانم بر آورده ام جانا
.
بی پرده بگویم ...ساده جان دقیقا همین دیالوگ را سالها پیش با یک دوست داشته و متاسفانه آخرین جمله از آن خودش بوده
هی وای من...
.
بهت گفته بودم من عاشق این آیکونم؟
(هر کاری کردم یه جوری بنویسم که این آیکون رو بتونم تو جمله هام جا بدم نشد...)
راستی عیدت مبارک ابر چند ضلعی دوست داشتنی
عید کرگدن و عمه زری جون هم مبارک

- سلام به ساده عزیز و شکوه و زیبایی سرزمین گنبدهای فیروزه ای...
- خیلیامون از این دیالوگا داشتیم...ولی کمتر کسی از ما این جسارت رو داره که اینو یاد خودش بیاره...این یعنی دمت گرم...
- آره! منم دوسش دارم!
- مرسی ساده جان...عید شما هم مبارک

عاطی سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:21 http://parvaze67.blogfa.com

سلام حمیدخان .
کلی فکر کردم ولی به نتیجه نرسیدم . هنوزم فکر میکنم تو هردوجنس هردو مدلش هست ، هم عاشق دلسوخته اش هم بی انصاف بی عاطفه اش ، هم فراموش کننده و خاموش کننده عشقش هم خاکستر نشین آتیش عشقش . هم . . .
امشب که دوباره این پستتو خوندم این پیامک اومد تو ذهنم : ﻣﺤﺒﺖ ﻣﺜﻞ ﺳﮑﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﮏ ﺩﻝ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺩﺭﺵ ﺁﻭﺭﺩ . ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺩﺭﺵ ﺑﯿﺎﺭﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻟﻮ ﺑﺸﮑﻮﻧﯿﺶ .
راستی منتظر آخرین پستت تو دهه ۹۰ هستم .

- سلام خانم عاطی!
- حق با شماست...به هر حال همه مون آدمیم دیگه...به نظر من هم اینکه انقدر روی تفاوتهای دو جنس مانور بدیم که انگار زن و مرد نه دو "جنس" مختلف بلکه دو "گونه" مختلف هستن درست نیست!...
- قشنگ بود...
- آخرین پست دهه هشتاد! به روی دو دیده! (آیکون "چشم!")...

هیشکی! سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:07 http://hishkii.blogsky.com

سلام داداشی خوبی؟ کم پیدایی عزیز؟!

- سلام آباجی هیشکی بانو جان!
- مرسی از حال پرسیت...خوبم...

سیمین سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 16:40

سلام
این روزا سرم شلوغه ولی اینجا هم میام
خوبی؟

- سلام سیمین بانو!
- بد نیستم...امیدوارم هر چه زودتر سرت خلوت بشه تا یه استراحتی کنی...منم اینروزا خیلی درگیر کارای شرکتم...

عاطی سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 18:37

سلام .
آره ها . میشه دهه هشتاد ، چرا نوشتم نود ؟ یادمه وقتی داشتم مینوشتم هرجور حساب کردم میشد دهه نود . عجیبه !
چشمت بی بلا ، منتظریم .

- سلام عاطی
- بیخیال!...

اقدس خانوم سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:02 http://aghdaskhanoom.blogsky.com/

سلام علیکم ...
این دوست الاغتون خیلی الاغتر از این حرفاس !!!‌
هر چند که همه مون از این دوستا و اقوام الاغ زیاد داریم و گاها خودمون از این دست موجودات هستیم
بعععععله ... اومدم سال نو رو از الان بهت تبریک بگم
(نگو کسی قبل از من عید رو بهت تبریک گفته و اول نشدم ؟؟؟‌) چون احتمالن سال دیگه این دورو برا پیدام میشه ...
سال نو پیشاپیش مبارک

- علیکم السلام خواهرم!...حالا چرا تیریپ رسمی برداشتی اقدس خانوم!؟
- قبل از شما فقط "ساده" تبریک گفته ولی خب دومی هم بد نیست! میپذیریم! (آیکون "طلبکار بالفطره!" + آیکون "میخوام صد سال سیا نپذیری! ایییییش!")...
- مرسی

محبوبه سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:27 http://sayeban.blogfa.com

وای چقدر این ایکون جیگره: یاد بابا اتی افتادم! اینم خیلی خوبه من هروقت میبینمش یاد مینا می افتم. (آیکون بی توجهی به حمید برای تنبیه شدن و به روز نمودن)

- آخی...آره
- اونو که من عاششششقشم!
- یاد مینا!؟
- (آیکون "پوست کلفت بودن و احساس نکردن عدم توجه!")...

من و من سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:56

سال جدید سعی کن اصلاج بشی حمید!
این یه خط در میون بودن که نشد داآش من. هی ما میایم خونتون غذا مونده ی 2 هفته پیشو میذاری جلومون.
پا شو اون اجاقتو آتیش کن
مردیک از گشنگی
دهه!

- اگه "اصلاج" یه چیزی تو مایه های "اسکاج" یا سیم ظرفشوییه باید بگم "نه! نمیتونم!"
- بخور حرف نزن! زمون ما همینم نبود!
- یعنی میخوای بگی من اجاق کورم!؟
- "مردیک"!؟ احیانا منظورت "مرتیکه" که نبوده؟!
- به کدامین گناه امروز هی به من فحش میدی!؟
- (اینم همینجوری!)...

مینا سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:53 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

قلب مینا به عشق مدیر گوگوری مگوریه گوگل میتپد!‌ (میخوام بدم بچه ها توو بازی تراختور سازی این جمله رو روو پارچه بنویسن و بزنن سر در جایگاه ویژه استادیوم!)
راستی حمید ایییییییییییش... منم خیلی سرم شلوغه و درگیر کارای شرکت ها (به های جمع توجه کن!) و کارخونه ها(ایضا توجه!) م هستم. ولی چون کلی کارمند دارم کارامو انجام میدن. فک نکنی من بیکارم زرت و زرت میام اینجا ها !‌
اییییییییییییش آقا درگیر کارای شرکته!‌اووووووف چه کلاسی هم میذاره. تریپ بیزی برداشته همچین.... اییییش.
بابا غلاف کن اون خنجر پدر بزرگو خان داداش... مدیر گوگل زنه! نمیبینی مهدی میگه حامله اس؟

- اینجا هم که نیست!...ای بابا! پس این لامصبو کجا گذاشتم من؟! (آیکون "من که میدونم کی این کمربند منو برداشته! خودش بیاره بده!")...
- اییییییییییییییش! خانم منشی صد بار نگفتم این کارخونه دارای خرده پا رو بدون وقت قبلی راه ندید!؟ (برای خواندن جک مرتبط عبارات "آبادانی کلید سگ" را سرچ کنید!)...
- ای TATU ! ای لز بالفطره!...دیگه بدتر! گیر بیفتید دیگه با عقد زورکی هم آبروی رفته من به جوب برنمیگرده!

سهبا چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:26 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام .
از آخرین لینکم شروع کردم تا رسیدم به شما . اینجا دیگه حرف کم میارم . پس خیلی ساده میگم : بهار جدیدی که در راهه امیدوارم روزهایی سرشار شادمانی و سرسبزی و پر از لحظه های خوب و ناب عاشقی باشه براتون . پیروز باشید و سلامت .

- سلام
- ممنونم سهبای عزیز...منم همه این زیبایی هایی که گفتی رو برات آرزو میکنم...

مونا چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:22

این آیکون الان یعنی چی اونوقت؟؟

چرا مثل دشمنان لجوج عنود ایران اسلامی فقط نیمه خالی لیوان و آیکونای درب و داغونو میبینی!؟...خب اینارم ببین! :

مهدی چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:24

عبارتِ "آبادانی کلید سگ" ؟؟!!؟!... اَااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا... زارررررپ!(آیکونِ "خاموش کردنِ کامنت گذار با بیل"!!) جونِ داداش لُنگ مُنگ تو دست و بالت پیدا میشه؟! خلاصه که ما لُنگ اِنداختیم! راستی مدیر گوگل گفت به مینا بگم این حس دوطرفه س!! ایشالا 5شنبه جمعه با خانواده میرسن خدمتشون!

- خودمم الان که بهش فکر میکنم کم میارم!...
- همین پنجشنبه جمعه!؟...نه! من باید درباره اش تحقیقات کنم ببینم دست بزن نداشته باشه یه وقت! میدونی که!؟ ما تا حالا به این بچه کمتر از گل نگفتیم!...ضمنا از الان بگم ما رسممونه شیر بهارو به دلار میگیریم! (آیکون "قایمکی هل دادن کمربند به زیر تخت همراه با لبخندی ملیح!")...

ساده چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 16:00 http://lhichl.blogfa.com

من چه طوری می تونم عمه زری رو پیدا کنم؟
وبلاگش رو لاک و مهر کردن

آدرس جدیدشو در آخرین کامنتی که برای این پست گذاشته رونمایی کرده ولی مشکل اینجاس که چون ایشون چند وقته ایران نبوده خبر نداره بلاگ اسپات کلا از بیخ فیلتره!...

محبوبه چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:00 http://sayeban.blogfa.com

آخی الهی قربونش برم دارید مینا رو شوهر میدین؟
(چرا این بلاگ اسکای آیکون بوس و بغل نداره)

- آره دیگه وقتش بود!...شما هم گریه نکن!...یه نونخور کمتر!...واللا!...
- خواهش میکنم منو توو این موقعیت قرار ندید! من آمادگیشو ندارم! (آیکون "به خود گرفتن!" + آیکون "کی با تو بود بنده خدا!؟")...

مونا چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:46

-اون آیکونا رو که خیییییییییلی دوست دارم! مخصوصااین رو!!! خیلی باحاله!
- فقط من چون عادت دارم از همه ی امکانات استفاده کنم می خواست ببینم این رو کجا می شه به کار برد؟؟

- در جواب محبوبه بانو البته با اجازه ی حمید آقا باید بگم: اولا که اینجا مملکت اسلامیه! یعنی چی آیکون بوس و بغل می خوای؟ دوما از این آیکون می تونی به جای بوس و بغل استفاده کنی:

- کاربرد این آیکون که مشخصه! : وقتایی که دارید لبخند میزنید و سه تا چشم دارید! (البته خیلی کم پیش میاد آدم در چنین شرایطی قرار بگیره ولی چون بلاگ اسکای در آیکونها فکر همه حالات روحی رو کرده اینم تعبیه گذاشته دیگه! حالا شما ببخشید!)...
- نه! این جواب نمیده! بوس و بغل یه چیز دیگه اس!

مینا چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:58 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ جووووووووووووووووووون شووووووووووووووووووووووووووووهر!!!!
نه بابا مدیر گوگل جووووون خان داداشم خالی میبنده! دلار کدومه؟ خودش مهریه منو تعیین کرده از قبل. سه تا سکه ۲۵ تومنی! طرح جدید حساب میکنیم ارزون ترم بیفته!‌
خب دیگه با اجازه بزرگترا بببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببللللللللللللللله!!!!!
ـ خان داداش کیس مناسبیه ها. وایسا حالا مهریه و شیر بها نمیگیرم. خرم که از پل گذشت میگم ۴ دنگ گوگلو به نامم کنه. بعد میذارم هر چقد خواستی سرچ کنی! به کسی هم نمیگم قضیه اون رسوایی اخلاقیتو که داشتی بابا میشدی!
ـ راستی مدیر گوگل جووووون اول اون توله ی داداشمو سقط میکنی بعد در خدمتتم!

- ای بی جنبه!...اینهمه پول دادیم به عاقد حداقل بذار دو سه بار بگه بعد بله رو بگو!...
- قبل از ازدواج هرچی گرفتی گرفتی بعدش دیگه دستت به هییییییییچ جا بند نیست! (خواهرم! به این نکته هم توجه کن که بعد از ازدواج خب خر اون هم از پل گذشته!)...
- عمرا بذارم! طبق این نقشه! :
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/29/AbortionLawsMap.png
سقط جنین در ایران فقط در ۲۹+۲۲ حالت امکانپذیره که ایناس! :
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8210010007
مدیر گوگل هم که ماشالا چهار ستون بدنش سالمه! بچه مارو تحویل بدید بعد برید سراغ زندگیتون دیگه!

مینا چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 21:01 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

محبوبه جون حالا درسته دارم شوهر میکنم و سرم شلوغ میشه و اییییییییییش!!! ولی خب باز سرمیزنم به وبلاگ درپیت خان داداشم!‌
اشکاتو پاک کن!‌

دختره بی حیای خانواده فراموش کن!...حالا که ایجوری شد بنده بعنوان برادر بزرگتر و قیم و ولی و وصی زوجه مخالفت خودمو ابراز میکنم! (آیکون "به نیمکره چپ مغزم که مخالفی! حاج آقا خطبه رو بخون که خیلی کار داریم!")...

مدیر گوگل! چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 21:43

به حمید: ما هم رسممونه شیربها رو به قِرون میدیم! حمید جان، شرکتتون کجاست عزیز دلم؟! میخوام یه روز بیام دمِ درِ شرکت یه گفتمان کوچولو با هم داشته باشیم من ببینم تو چی از جون زندگی من میخوای؟!!
به مینا: مینااااااااااااااااااااااااااااا کجایی که کِیسِتو کشتتتتتتتن!! 3 تا 25 تومنی؟! عجب تفاهمی! باید چِنج کنیم به دلار که دلِ خان داداشتم به دست بیاد! میشه حدوداً 75 سِنت!! راستی دیگه گوگلی نمونده که 4 دُنگشو به نامت کنم حمید جان همشو بعله...!
به حمید: الان داری تو گوگل میزنی: "شیربها قِرون کِیس کشتن چِنج خان داداش 75 سِنت بعله" !!
به مهدی: کلید! بعد از حمید میام سراغ تو !!
مهدی به حمید: از این به بعد، هر کامنتی بخوام بذارم قبلش میرم کلمه های کامنتو تو گوگلِ امریکا و کانادا و حتی اگه پا داد افغانستان یه سِرچی میکنم که همه ی حالت ها دستم باشه!
مهدی به مینا: مینا این کِیسَم اگه بپره دیگه فقط یه کِیس باقی میمونه: قصاب محل ما!! خلاصه که جونِ منوچَم در خطره!
مهدی به مهدی: جداً هنوز تو کفِ "آبادانی کلید سگ" موندم!!


به مدیر گوگل! :
اگه میخوای اون بچه رو بهونه کنی و با شکم ورقلمبیده بیای دم شرکت اخاذی باید بگم کور خوندی!...اصلا از لج تو هم که شده میکنم میندازم دور که دیگه هیچ مدرکی هم نداشته باشی!

به مینا! :
تو برو تو من با ایشون یه صحبتایی دارم!...د ِ مگه با تو نیستم میگم برو تو! (آیکون "بردن دست سمت کمربند و لرزش مینا از ترس همی!")...

به مهدی! :
اون "به حمید" دومیه خییییییییییلی یاحال بود! دمت گرم!...

قصاب محل مدیر گوگل اینا به ایشان! :
I am very ba maraam! you are first khastegar! joone brother maale you! we nakhastim! bad maal under rishe owner

مینا پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 00:13 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

مدیر گوگل.... قصاب محل کدومه بابا؟ بیا ببر منو دیگه. اه. آخه مرد انقد بی عرضه؟ یه زن نمیتونه بگیره. بابا بزرگ من ماشالا چنتا چنتا زن میگرفت در یک سووووت! (میخوای سرچ کن خودت ببین: بابا بزرگ مینا زن سوت)!
والا مدیر جون ما به ۵ سنت هم راضیم. به نیت ۵ تن!
میگم الان خان داداشم نیس. معلوم نیس داره مدیر گوگل کجا رو ... استغفرالله! حالا بیا خودمون خطبه رو بخونیم دست این دو تا جوون یعنی خودمو خودتو توو دست هم بذاریم (بعد از جاری شدن صیغه ها !) بریم پی خونه زندگیمون.
آقا من قَبلِتُ
بادا بادا مبارک باداااااااااااااا ایشالا مبارک بادا
عروس چقد قشنگه ایشالا مبارکش باد.
دومادم واسه اینکه دلش نشکنه قشنگه ایشالا مبارکش باد
پری باخ آی پری باخ پری باخ آی پری باخ پری بااااااخ. (آیکون رقص لزگی!)+ آیکون عروسی در درون!!! به دلیل رهایی از مرض ترش شدگی و کمربند های خان داداش!

هرجور میلته ولی من یه خواستگار بهتر برات سراغ داشتم!...
این عکس برای وقتیه که گفتم "چه کسی حاضره مینارو بگیره!؟" :
http://media.farsnews.com/Media/8709/Images/jpg/A0572/A0572725.jpg
و عشق در یک نگاه! :
http://shana.ir/shanacontent/media/image/2010/12/102630_orig.jpg
بد دوستت داره! تهدید کرده اگه مینارو ندید "از برج میلاد میپرم!" :
http://www.teribon.org/base/img//2010/09/milad.jpg
فقط یه کوچولو هیزه که اونم اقتضای جوانیه! شما ببخشید! :
http://shana.ir/shanacontent/media/image/2010/12/102650_orig.jpg
ولی عوضش خفن اهل موسیقی و ولوم بازیه! :
http://shana.ir/shanacontent/media/image/2010/12/102640_orig.jpg
این عکس هم برای وقتیه که پرسیدم "عقد و عروسی رو جا برگزار کنیم!؟" :
http://www.aftabnews.ir/images/docs/000062/n00062658-b.jpg
اینم خوش تیپ کردن و عطر و اسپری بازی روز عروسی! :
http://khabaronline.ir/images/2010/7/21_8904180320_l600.jpg
و رقص شاه داماد! :
http://www.khabaronline.ir/images/2010/4/10-4-10-1335321242.jpg
و نهایتا جاری شدن خطبه عقد! :
http://www.teribon.org/base/img//2010/09/453277_orig.jpg




و اما آخرین عکس! (عمرا روم بشه بگم چی گفته! ) :
http://andishenovin.blogfars.com/fotofiles/1/124940.jpg

زهره پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 14:29

سلام.دیدم عروس کشونه گفتم بیام یه تبریکی عرض کنم خدمت صاحب مجلس ....
به به چه دختر وپسر خوبی چقدرم به هم میایین ..ایشاا..
به کامو پر پای هم پیرشید
عیدتونم مبارک

- سلام
- نه خانم! مدیر گوگل کنسل شد! الان داماد همینه که در جواب کامنت بالا عکساشو گذاشتم!...
- "پر و پا!؟"...در اون حالت که دیگه کسی پیر نمیشه!
- مرسی...عید شما هم مبارک...

پاییز بلند پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 21:55 http://www.paizeeboland.blogsky.com

حمید یعنی تو امسال اصلاح ژنتیکی می شی ی ی ی ی؟!!!
آیک.ن من چشم آب نمیخوره٬ خوب آخه با دهنم آب میخورم
.
.
.
بی تربیت من که میدونم الان داری قه قهه ی شیطانی سر میدی و تو اون ذهن شوم و منحرفت به چی فک میکنی

- اصلاح ژنتیکی چیه!؟ مگه من نباتاتم!؟ (حالا گزینه "دام و طیور" رو حذف کردم!)...
- نکته اش را نگرفتیم!...یه توضیح کوچولو بدی ممنونت میشم بچه خوشگل فرانسوی! (آیکون "بچه خور!")...

مینا جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:12 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

حمییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییید کشتمممممممممممممممممممممممممممممممممت !!!
هی من هیچی نمیگم این خان داداشمون بهش بر نخوره ولی مثل اینکه فایده نداره. ننه بده اوووووووووووووووووووون تیییییییییییییییییییزززززززززززززززززززیییییییییییییییییییییییییی روووووووووووووووووووووووووووووو !!!

آخه اینم شووره پیدا کردی واسه آبجیت؟ حالا خودت خواهرشو میخوای چرا از من مایه میذاری؟ عجب بد بختی داریما !
کیس برات سراغ دارم بهتر از اون. http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=15977
اینو ببین خودش با ماشین عروس اومده دنبالت. البته ماشین که نیس هواپیماس...
اونو نخواستی اینام هستن. درهمه. جدا نکن فقط:
http://www.anti-lady.blogfa.com/post-198.aspx
اینم ببین ولی هر کدومو که خواستی نمیتونی انتخاب کنی من اونی که لنگاش بالاستو برات نشون کردم!
http://forum.gigadl.net/showthread.php?t=821
حالشو ببر خان داداش.

- باحال بود!...
- حالا چرا ناراحت میشی!؟...خوبه که! سربازیشو که رفته شغل دولتی هم که داره!...و از همه مهمتر اینکه دوست داره! نمیدونی وقتی فهمید جواب رد دادی چقد ناراحت شد! این عکس برای وقتیه که گفت "از وقتی شنیدم مینا جواب رد داده دستام همینجوری دار میلرزه!" :
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2008/07/375637_orig.jpg
انقد حالش بد شد که نتونست ادامه بده و براش آب قند آوردن! :
http://www.javanonline.ir/Images/News/Larg_Pic/29-11-1389%5CIMAGE634336490616868750.jpg
آخرشم از شدت فشار عصبی قاطی کرد! :
http://ilna.ir/uploads/1389-6-15/04.jpg

من موندم فردای قیامت جواب خدارو چی میخوای بدی!

کرگدن جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:34

http://2rha.com/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%b2%d9%85%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86/

خوش بحال کودکستانها و مدارس و ادارات دولتی روسیه! با این وضعیت احتمالا زمستونا کلا تعطیلن! (آیکون "نتیجه گیری منطقی!")...

مینا جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:42 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

:)) :)) خیلی باحالی. حالا آلبوم عکسای جنتی رو از کجا آوردی؟ عکس حمومشو نداری؟
کاش پایان شیرین تری داشت. مثلا عاشق واسه معشوقش میمرد. (یه ملت هم تقریبا راحت میشدن!)
میبینی خان داداش؟ مدیر گوگل هم رفت!‌ بسکه جلف بازی دراوردم.

- از گوگل پیدا کردم! عکس حمومشو نه ولی استیریپ تیزشو دارم!...
- بمیره!؟...انگار هنوز متوجه ابعاد شخصیتی ایشون نشدی و خبر نداری در خلقتش اصلا چیزی به اسم مرگ پیش بینی نشده!...
- فدای سرت! چی زیاده خواستگار!...اصلا خواستگار فقط خواستگارای فرانس!

عاطفه جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 21:40 http://hayatedustan.blogfa.com/

خاک بر سر الاغش!

اینم میشه!...

مینا جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 22:28 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

اینا رو هم از گوگل پیدا کردی؟ همینه دیگه. همینه... لابد مدیر گوگل رفته وقت زایمان بگیره! دیدی لگد زدی به بختم؟ یه ذره نمیتونستی آبرو داری کنی؟
راستی حمید نمیخوای آپ کنی؟ آخر هفته اس الان دیگه. چقد سخت میگیری واسه آپ کردن. بابا به خدا کسی از تو توقع زیادی نداره ها! ما خودتو میخواااایم جیگر طلا. (آیکون لپ حمیدو کشیدن و قرمز شدن حمید!)
منوچ: بع دییر آنکل حمید! چطوری جیییییییییگر؟

به مینا! :
- اولا که بنده لگد نزدم و بچه لگد زد!...ضمنا واللا من خواستم آبروداری کنم ولی امان از این جنسای چینی! (آیکون "اشاره به کاندوم مثلا در لفافه!")...
- کسی از من توقع زیادی نداره!؟ الان مثلا دلداری دادی!؟ (حالا فک کن آپدیت کردم! مثلا چه حرف مهمی میخوام بزنم!؟...مهم این دور هم بودناس! شما کامنتتو بذار خواهر!)...

به منوچ! :
این چه طرز حرف زدن یه ببعی با ادب با آنکلشه!؟...البته خب ببعی حلالزاده به آنکش میره دیگه!...

مهدی شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:26

اُه اُه چه خبره اینجا... یه جمله ای چندتا کامنت قبل گفتی که کمرشکن بود: بنده به عنوان قیم و ولی و وصی زوجه...: آیکونِ "حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا سید حمید الدینِ باقرلوی زنجانی ملقب به عبدالگوگلِ سِرچُ اللهِ مراغه ای!!".
به حمید و مینا: والا من دیدم حمید هیچ رقم بی خیال بشو نیست مدیر گوگلو قاچاقی از مرز رد کردم رفت. الان تقریباً نزدیکای دره ی پنج شیر کنار دستِ طالبان باید باشه! حمید خودتو آماده کن بن لادن و بروبَکس دارن میان سراغت...!!


- سرچ الله!
- پیرزنو از بن لادن میترسونی!؟...من تا تهش هستم!...به قول هامون رحمت الله عنه "مدیر گوگل سهم منه! حق منه! عشق منه!"...اصلا "خودم میام می برمش با یک نگاه می دزدمش!" واللا دیگه!...

مینا شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:32 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

ای خان داداش بی معرفت. از همون اول مشخص بود گی تشریف داری! شوهر ما رو دزدیده داره باهاش پز میده !‌چه لاوی هم میترکونه...
عشق تو تا دیروز عشق من بود داداشی.
تا تهش هستی؟؟؟ عجب !!!!!!!!!! لاقل گی شدی نقش فاعلو انجام بده!‌ مفعول بودن قباهب داره به خدااااا.

- دیروزو رها کن! به قول شاعر گفتنی "عزیزم امروزو دریاب!"...
- اونوقت شما چجوری از "تا تهش" بار معنایی "مفعولی" برداشت کردی!؟
- در مورد اینکه "قباهب" داره هم باهات موافق نیستم! به نظر من که فوق فوقش فقط "قباحت" داره!

مینا شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 14:39 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

واااااااای خدااااااا این سوتی تقصیر من نبود! تقصیر یکی دیگه بود!‌
بیخیال! وقتی نوشتمش هی نیگا نیگا میکردم دیدم یه چیزیش هستا !
زشته بده جیزه اوفه!‌ خوووووب؟

کی گفته زشته!؟...اصلا من و مدیر گوگل با هم این حرفارو نداریم! برای ما مقام و موقعیت و جایگاه و پوزیشن مهم نیست! مهم همین دور هم بودنه اس!...

پاییز بلند شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 14:57 http://www.paizeeboland.blogsky.com

ببینم این خئاسگار فرانس کیه اونوخت٬ یختمل من میشناسمش یا شیخ سزچ الله گوگول طبایی اصل ژنانپدیای قارپوز آبادی؟

آره میشناسی!...اولیش آلبر کامو بود که چون یه رگش الجزایری بود به غلامی نپذیرفتیم!...دومی ژان پل سارتر بود که بخاطر یکی از کتاباش که یه چیزی توو مایه های استفراغ و حال به هم خوردگی و "تهوع" بود خط خورد!...آخری هم سیمون دوبووار بود که بعد از تحقیقات محلی که کردیم زن از آب درومد ناجنس!

پاییز بلند شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 15:05 http://www.paizeeboland.blogsky.com

آقا تا ته کجا میری٬ ببین اگه مسیرت میخوره٬ مسیر ما هم میخوره ثواب داره به خدا

نه! من کلا با مساله تعدد زوجات مشکل دارم! (آیکون "تیکه ریز زیر پوستی!")...

پاییز بلند شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 15:20 http://www.paizeeboland.blogsky.com

مگه فقط نباتات اصلاح ژنتیکی میشه؟
حاچ سرچ الله هنوزم مسیرت تا تهش میخوره؟ قربون دست حاجی مسیر منم همون طرفه

- حالا من هی میخوام یجوری این قضیه رو جمعش کنم اگه گذاشتی!...
- نه برادر من!...ما مسافر بین راهی نمیزنیم! تیم بسته شده! ایشالا نیم فصل!...

هیشکی! شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 15:42 http://hishkii.blogsky.com


سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
********سال نو مبارک********

ممنونم آباجی!

بهاره شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:15 http://eternaldeath.blogfa.com

آخی چه احمق خوبی!! باور کن خیلی از ما مونث ها انقدر خریم!!!

نفرمایید بهاره خانم!...
در قبل نوشت که عرض کردم...بحث کلی تر از این تفاوتهای جنسیتی بود

من و من شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 22:57

اصلاح شو وگرنه می برمت اپیلاسیون دائمی!

گیری دادیدا!...اون از پاییز بلند که میخواد اصلاح نژادیمون کنه اینم از تو که میخوای اصلاح ریشه ایمون کنی!...بابا دست بردارید از این اصلاحات!...کمی به اصولگرایی رو بیارید!...

مونا شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 23:57

یک عاشقانه ی ناب لطفا.
خیلی ممنون دیگه چیزی لازم ندارم.

عاشقانه ی ناب نوشتن حس میخواد...
حسی که نیست...
ببخشید که نمیتونم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد